دانشگاه یزدسیاست گذاری اقتصادی2645-39673520130612Protective Capital Theory in Overlapping Generations Model: An EmpiricalStudy of the Role of Natural Disasters in Poverty Trapنظریه سرمایه محافظ در مدل نسلهای همپوشان:بررسی تجربی نقش بلایای طبیعی در بروز تله فقر13496FAعلیسعدوندیعضو هیئت علمی دانشگاه ولانگانگ دبیکاظمیاوریدانشیار اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس دانشکده مدیریت و اقتصاد- گروه اقتصادحسینصادقیاستادیار گروه اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرسبهرامسحابیاستادیار اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس دانشکده مدیریت و اقتصاد- گروه اقتصادJournal Article20130612We study a protective role for capital and investigate its impact on the occurance of poverty. We assume that protective capital accumulation, in an overlaping generations model, fends off productive capital against natural disasters. To test this theory, an econometric model examines the relationship between poverty headcount ratios and disaster indices with control variables such as income and inequality for 78 developing countries. The data is extracted from World Bank Database (2009) for the priod 2000-2006. The analysis is also expanded for the growth rates of the variables between the first half of the 1990s and the last available data in 2000-2006. The results suggestan emirically siginificant effect of disaster on poverty indices, income controlling, inequality, and dummy variables of subsaharan african countries. <br />Policy recommendation: attemps towards the prevention and management of damages from crises directly reduce the poverty level. In contrast, injection of foreign investment is ineffective in case of protective capital shortage.در این پژوهش نقشی حفاظتی برای سرمایه تعریف شده و تاثیر آن بر امکان وقوع تله فقر آزمون شده است. در چارچوب یک مدل نسلهای همپوشان فرض میشود که انباشت سرمایه محافظ از سرمایه مولّد در برابر بلایای طبیعی محافظت میکند. به منظور ارزیابی این نظریه، یک مدل اقتصاد سنجی ارائه شده که رابطه نسبتهای سرشمار فقر و بلا خیزی را در حضور متغیرهای کنترلی مانند درآمد و نابرابری برای 78 کشور در حال توسعه با استفاده از آخرین دادههای بانک جهانی (2009) در فاصله زمانی 2006-2000 آزمون میکند. همچنین آزمونها برای نرخ رشد متغیرهای مزبور برای فاصله زمانی نیمه اول دهه 1990 تا آخرین داده موجود در فاصله زمانی 2006-2000 انجام شده است. نتایج تجربی نشان میدهد که اثر بلاخیزی بر شاخصهای فقر حتی با کنترل درآمد، نابرابری و متغیر مجازی برای کشورهای جنوب صحرای آفریقا معنادار است.<br /> توصیه سیاستی: تلاش در جهت پیشگیری و مدیریت خسارات ناشی از بلایا تاثیر مستقیم در کاهش سطح فقر خواهد داشت. همچنین تزریق سرمایه خارجی در شرایط کمبود سرمایه حفاظتی راه موثری در برون یافت از تله فقر نخواهد بود.https://ep.yazd.ac.ir/article_96_45da2d08bfdce9b88a8499220c0c6bc7.pdfدانشگاه یزدسیاست گذاری اقتصادی2645-39673520130612Life Quality and Sustainable Development in the Development Plans of Iran considering “AmartiaSen”'s Approachکیفیت زندگی و توسعه پایدار در برنامههای توسعه ایران با رویکرد آمارتیاسن356497FAفرشادمؤمنیعضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییمینوامینی میلانیدانشجوی دکتری اقتصاد، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نورJournal Article20130612This research conducted on the basis of the quality of sustainable development emphasizes Sen’s concept of capability and quality of life in the development plans of Iran and determines its level in the third and fourth development plans. <br />Two methods are utilized in this study. The first one is a comparative method concerned with content analysis. The second is based on statistical and mathematical operations on the data with reference to Sen’s sustainability index. <br />In the third and fourth plans after the revolution, the concepts of promotion of human security and empowerment were taken into consideration, and some indicators of sustainability like environment preservation and creation of equal opportunities were included at the level of policy making. <br />In its second part and based on a standard deviation methodology,the analysis shows that, in the third development plan, the level of sustainable development was unsatisfactory and the sustainable index was negative. It is found, however, that the negative index tended to decline during the plan and then to became positive at the end of the plan. This procedure continued to the fourth plan, so that the index showed the highest value in 1384 (2005), but itاین تحقیق در پی بررسی چگونگی دستیابی به توسعه پایدار با تاکید بر مفهوم توانمندی و کیفیت زندگی "سن" در برنامههای توسعه ایران و تعیین سطح آن در دو برنامه سوم و چهارم توسعه و فاصله آن تا سطح مطلوب، و نیز شناسایی عوامل موثر بر توسعه پایدار در شرایط فعلی کشور است. توسعه پایدار با سه محور اساسی توسعه انسانی، مادی و طبیعی و حفظ منافع همه نسلها در دیدگاه سن با تاکید بر مفهوم توانمندی و آزادیهای اساسی تبیین میشود.<br /> در این تحقیق با استفاده از دو روش تطبیقی و تحلیل محتوا براساس یافتهها و سپس روشهای آماری و عملیات ریاضی بر روی دادهها براساس شاخص پایداری سن به استخراج نتایج و تحلیل آنها پرداخته شده است.<br /> در بررسیهای انجام شده بر اساس روش مرحله اول، این نتیجه حاصل شد که بر اساس دیدگاه سن مبنی بر"توسعه به مفهوم دستیابی به آزادی و توانمندیها"، در برنامههای توسعه قبل از انقلاب سیاستگذاری مشخصی در این زمینه انجام نشده و فقط در برنامه پنجم در ابعاد اقتصادی و در قالب برخی نهادها به این مفهوم پرداخته شده است. در برنامههای سوم و چهارم توسعه پس از انقلاب مفاهیم "ارتقاء امنیت انسانی، و توانمند سازی" مورد توجه قرار گرفت و برخی شاخصهای پایداری مانند حفظ محیط زیست و ایجاد فرصتهای برابر در متن برنامه وارد شد اما در سطح سیاستگذاری مورد توجه قرار نگرفت.<br /> در مرحله دوم، تحلیل نتایج محاسبات انجام شده بر اساس روش انحراف معیار نشان میدهد که وضعیت توسعه پایدار در برنامه سوم توسعه نامطلوب بوده و شاخص پایداری منفی میباشد، اما این روند به تدریج اصلاح شده و در طول برنامه مقدار منفی شاخص رو به کاهش گذاشته و دو سال پایانی این برنامه مقدار شاخص مثبت شده است. این روند در برنامه چهارم توسعه نیز ادامه یافته به طوری که در سال 84 بیشترین مقدار را نشان میدهد. اما مجدداً در سالهای بعد (سالهای 85 و 86) این شاخص کاهش مییابد.<br /> نتیجهای که از محاسبات حاصل از روش تحلیل عاملی به دست آمده این است که در شرایط فعلی کشور، عامل اقتصادی- اجتماعی مؤثرترین عامل برای گام نهادن در مسیر توسعه پایدار است و متغیرهای مرتبط با آن که برخی ماهیت اجتماعی و محیطی دارند، بایستی تقویت شوند تا با رسیدن به یک سطح قابل قبول از توسعه، ارتقای عوامل اجتماعی و محیطی نیز امکانپذیر شده و ارتقای کیفیت زندگی محور برنامهها قرار گیرد. تحقق این امر مستلزم وجود نگرش معطوف به توسعه پایدار در میان دست اندرکاران برنامههای توسعه میباشد.https://ep.yazd.ac.ir/article_97_5544b3076dbd86bf9b31ee348d58dfbf.pdfدانشگاه یزدسیاست گذاری اقتصادی2645-39673520130612Evaluation of Government Behavior in Import Tariff Policies: An Application of Game Theoryمدلسازی رفتار دولت در زمینه تعرفه و واردات: کاربردی از نظریه بازیها6511298FAحسینصادقیاستادیار گروه اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرسعزیزاحمدزادهدانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسهیروفارابیکارشناس ارشد علوم اقتصادی- پژوهشگر آزادJournal Article20130612This paper attempts to appraise import tariffs as a trade policy in Iran by designing a game. The game belongs to non-cooperative static games with no zero sums. The government and the importer are the two players of the game each of whom has two strategies. The strategies of the government are increasing the tariffs or preventingthe expenditures. The strategies of the importer are proportional increase in formally registered imports or proportional increase in informal imports. It is assumed that the interests of the two players are opposite and there is no cooperation between them. The government plays a leading role and, thus, assessing theimporter's behavior and maintaining the game equilibrium depend on the government's decisions. Assuming a 2-digit inflation and extra stability of exchange, the initial results of the game show that the government sets tariffs and prevention expenditures so that itsearnings from the import stream maybe maximized. <br />At last, it has been shown that the initial equilibrium is not an optimum status and the government can promote its own earnings and social welfare functions by decreasing its safeguard policies on the exchange rate and letting a decrease in the value of the national currency. This strategy leads to a decrease of informal import and promotion of competition power of domestic industries as to increasethe government earnings.در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از طراحی یک بازی پویا، رفتار دولت در خصوص تعیین تعرفه واردات و هزینههای اعمال آن در قالب مبارزه با قاچاق کالا در ایران، مدلسازی و تبیین شود. بازی طراحی شده، از نوع بازیهای پویای غیر مشارکتی با جمع غیر صفر است و بازیگران آن دولت و واردکننده هستند. دولت دارای دو استراتژی افزایش اقدامات امنیتی وافزایش نرخ تعرفه میباشد. همچنین واردکننده نیز دارای دو استراتژی افزایش نسبی واردات رسمی Qf و افزایش نسبی واردات غیر رسمی Qinf است. منافع دولت و واردکننده متضاد بوده و فرض میشود که امکان همکاری بین آنها وجود ندارد. نتیجه بازی نشان میدهد که دولت تعرفهها را به نحوی تعیین میکند که درآمدهای تعرفهای خود را حداکثر کند که این امر خود به گسترش قاچاق و افزایش مخارج امنیتی مبارزه با قاچاق منجر میشود. از آنجا که گسترش قاچاق و مخارج مبارزه با آن، هر دو اثر منفی بر رفاه اجتماعی دارند، در ادامه نشان داده میشود که وضعیت تعادلی موجود بهینه نبوده و دولت با تغییر رفتار خود به صورت حمایت کمتر از تثبیت نرخ ارز و استفاده کمتر از تعرفه، میتواند به وضعیت تعادلی دیگری دست یابد که هم از نظر دولت و هم از نظر رفاه اجتماعی در وضعیت بهتری نسبت به تعادل اولیه قرار داشته باشد، زیرا کنترل تراز پرداختها از کانال بازار ارز، ضمن دستیابی به سایر اهداف دولت در حمایت از تولید داخلی، منجر به کاهش جذابیت واردات (خصوصا واردات کالاهای غیر ضرور) شده و به دلیل کاهش سود واردکنندگان غیر مجاز، قاچاق و مخارج امنیتی مبارزه با آن کاهش مییابد که حرکتی بهینه در راستای افزایش رفاه اجتماعی محسوب میشود.https://ep.yazd.ac.ir/article_98_917fa74d5942f4e48daadf4e2e07558d.pdfدانشگاه یزدسیاست گذاری اقتصادی2645-39673520130612Investigating the Relationship between Population and Growth with an emphasis on Neoclassical and Endogenous Growth Models in Iranian Economyرابطه بین جمعیت و رشد اقتصادی در ایران با تأکید بر مدلهای رشد (برونزا و درونزا11314299FAرسولبخشی دستجردیعضو هیأت علمیدانشگاه یزدرحیمدلالی اصفهانیعضو هیأت علمیدانشگاه اصفهانمصطفیعمادزادهعضو هیأت علمی دانشگاه اصفهانمنصورمهینی زادهدانشجوی دوره دکتری اقتصاد دانشگاه اصفهانداودمحمودینیادانشجوی دوره دکتری دانشگاه اصفهانJournal Article20130612Based on the results of specifying and testing both neoclassical and endogenous growth models for Iran's economy, using VECM technique, it was found that the effect of population on real per capita income and the effect of real per capita income on population are significantly positive in the long run.Using impulse response function, the results for a short run period show that the effect of population on real per capita income is negative. According to the results, population growth seems to impose a cost on the society in the short run, but it can be considered as a kind of national saving. Our empirical results along with the recent developments in the literature, beyond the population-development controversy, show that Malthusian effect would be much weaker.چکیده<br /> مقایسه تطبیقی بین نتایج آزمون الگوی رشد برونزا و الگوی رشد درونزا با استفاده از بر تکنیک VECM در اقتصاد ایران طی دوره 86-1353، نشان میدهد که در بلندمدت رابطه متقابل مثبتی بین جمعیت و درآمد سرانه واقعی برقرار است. با این وجود، بر اساس تابع واکنش به ضربه، میتوان ارزیابی نمود که در کوتاهمدت رابطه معکوسی بین جمعیت و درآمد سرانه واقعی حاکم است. بهرغم آنکه این نتایج نشان میدهد رشد جمعیت در کوتاهمدت باعث بالا رفتن هزینههای اجتماعی میشود، ولی در بلندمدت، نوعی پسانداز ملی بوده و موجد ظرفیت اضافی در اقتصاد خواهد شد، به گونهای که بر پایه آن، بخش عرضه اقتصاد قادر است بنای رشد اقتصادی پایدار خود را در بلندمدت با تکیه بر مازاد ظرفیت به وجود آمده در بخش تقاضا، دوام و استحکام بیشتری ببخشد. ترکیب این دو نتیجه درمورد اقتصاد ایران همراه با مباحثات نظری، بیانگر ضعف دیدگاه مالتوسی در ادبیات مناظره پیرامون جمعیت و رشد میباشد.https://ep.yazd.ac.ir/article_99_6e0dc3df1a7a8eadb4e0553315924e1f.pdfدانشگاه یزدسیاست گذاری اقتصادی2645-39673520130612Measurement of Total Factor Productivity Using anInput-Output Approachمقیاس بهرهوری کل عوامل تولید - رویکرد داده ستانده143168100FAفاطمهبزازاناستادیار، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه الزهراJournal Article20130612The aim of this paper is to investigate the total factor productivity (TFP) growth through economic sectors in Iran with a major concentration on the fourth development plan in the period of 1986-2006 using static comparative analysis, an input-output approach. In this approach,TFP is decomposed into three inputs: labor, capital, and intermediate. The data base includes five national input-output tables for the years 1986, 1991, 1996, 2001, and 2006, that are all constructed or estimated by the Iranian Center of Statistics. The tables are reduced into ten main sectors and calculated on the basis of fixed prices. <br />Empirical results show TFP growth is not enough to reach the TFP growth rate aimed in the economic development plans and there is a long distance to a productive economy in Iran. The results also show, although TFP and labor productivity growth are in the same direction, capital has no important role in output and TFP growth. Moreover, the outcome of this study shows the importance of intermediate input productivity on TFP growth (that is ignoredin all previous studies). An evaluation of the fourth development plan shows that TFP growth in the first two years of the plan is far from the aimed productivity especially for manufacturing, business, and transportation. It is also found negative for mining, construction, and banking.هدف مقاله بررسی رشد بهرهوری کل عوامل تولید در سطح بخشهای اقتصادی در ایران با تاکید بر عملکرد برنامه چهارم توسعه است. روش تحلیل ایستای مقایسهای رویکرد داده ستانده در دوره زمانی سالهای 85-1365 است. در این مطالعه از مدل بهرهوری داده ستانده که در آن بهرهوری کل عوامل به نهادههای نیروی کار، سرمایه، و عوامل واسطه تولید تجزیه میشود، استفاده شده است. پایههای آماری شامل پنج جدول داده ستانده مربوط به سالهای 1365، 1370، 1375، 1380، و 1385 است که توسط مرکز آمار ایران تهیه شدهاند و در این مطالعه به ده بخش اصلی اقتصاد تجمیع و به قیمت ثابت محاسبه شدهاند. <br /> نتایج حاکی است که رشد بهرهوری کل عوامل در اقتصاد ایران برای تامین رشد اقتصادی در اهداف برنامههای توسعه کافی نبوده و ایران با یک اقتصاد بهرهور فاصله زیادی دارد. در حالی که نتایج گواه بر همجهت بودن رشد بهرهوری کل عوامل و رشد بهرهوری نیروی کار است اما سرمایه جایگاه بااهمیتی در تولید و رشد بهرهوری کل نداشته است. همچنین نتایج نشان میدهد رشد بهرهوری نهاده واسطه در بهرهوری کل عوامل که در سایر مطالعات نادیده گرفته میشود، میتواند نتایج گمراه کنندهای به همراه داشته باشد. نتیجه ارزیابی عملکرد برنامه چهارم هم نشان میدهد: رشد بهرهوری کل عوامل در دو سال اول برنامه چهارم با ارقام هدفگذاری شده فاصله دارد و این فاصله برای برخی بخشها مثل صنعت، بازرگانی و حمل و نقل زیاد و در برخی دیگر مثل معادن، ساختمان و خدمات بانکی حتی بهرهوری منفی بوده است.https://ep.yazd.ac.ir/article_100_945c8a3879a56c3dff37030d37dd22de.pdfدانشگاه یزدسیاست گذاری اقتصادی2645-39673520130612An Analysis of Energy Carrier Prices and Their Effects on the Exports of Industrial Productsبررسی افزایش قیمت حاملهای انرژی و تأثیر آن بر صادرات صنعتی169194101FAحسینصمصامیاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه شهید بهشتیمحسنناظمکارشناس ارشد برنامهریزی سیستمهای اقتصادیJournal Article20130612This paper studies the impact of growth of energy carrier prices on the competitiveness of industrial exports. The extent of increase in domestic price indices was estimated exogenously using an input-output method. We have predicted several export scenarios each over a period of 5 year. According to these scenarios, an increase in the price of energy carriers could bring Iran’s government100 thousand billon Rialsthrough practicing the law of energy subsidy reforms.This revenue could be 200 and 400 thousand billon Rials under the second and third scenarios respectively. The study shows that the energy carrier prices could reach 90% of the average Persian Gulf base price determined in FOB. <br />According to the first scenario, industrial exports could decrease for around 9 percent in the first year and could grow at a low rate in subsequent years, reaching $15.3 billions in 2014. Under the second scenario, it could decrease for around 16% in the first year and could increase at a low rate, reaching $15.1 billions in 2014. Based on the third scenario, it could decrease about 25% in the first year but reach$14.6 billionsover a period of 5 years.در این مقاله اثر افزایش قیمت حاملهای انرژی بر رقابت پذیری صادرات صنعتی بررسی شده است. میزان افزایش در شاخص قیمتهای داخلی به صورت برونزا و با استفاده از روش داده - ستانده برآورد شده است. بر این اساس، صادرات صنعتی برای مدت 5 سال در 3 سناریو پیشبینی شده است. بر اساس سناریوهای مختلف، قیمت حاملهای انرژی به ترتیبی افزایش مییابد که در سناریو اول دولت در سال اول اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها 100 هزار میلیارد ریال، در سناریو دوم 200 هزار میلیارد ریال و در سناریو سوم 400 هزار میلیارد ریال درآمد کسب میکند و قیمت حاملهای انرژی طی 5 سال به 90 درصد متوسط قیمت فوب خلیج فارس خواهد رسید. بر اساس نتایج بدست آمده با فرض عدم جبران صنایع و عدم بهبودی در تکنولوژی تولید، در سناریو اول میزان صادرات صنعتی در سال اول 9 درصد کاهش مییابد و در سالهای بعد با نرخ رشد پایینی افزایش یافته و در سال 1393 به میزان3/15 میلیارد دلار میرسد. در سناریو دوم میزان صادرات صنعتی در سال اول 16 درصد کاهش مییابد و در سالهای بعد با نرخ رشد پایینی افزایش یافته و در سال 1393 به میزان 1/15 میلیارد دلار میرسد. در سناریو سوم، میزان صادرات صنعتی در سال اول 25 درصد کاهش یافته و طی مدت 5 سال به میزان 6/14 میلیارد دلار خواهد رسید.https://ep.yazd.ac.ir/article_101_2c19dd0d8aa275f4ffbb6d55fab2eee7.pdfدانشگاه یزدسیاست گذاری اقتصادی2645-39673520130612The Impact of Information and Communication Technology (ICT) on the Value Added at the Road Transport Sector in Provinces of Iran: A Case Study inthe Passenger Transport Subsectorاثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ارزش افزوده بخش حمل و نقل جادهای در استانهای ایران (مطالعه موردی: زیربخش حمل مسافر)195216102FAمحمودمحمودزادهاستادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد فیروزکوه، گروه اقتصادمهدیفتح آبادیعضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه، گروه اقتصادJournal Article20130612In recent decades, information and communication technology (ICT) has been one of the important resources for economic growth, efficiency, and productivity improvement. In this paper, the impact of ICTis evaluated on the value added at the road transport sectorwith a specific focus on the passenger transport subsector in provinces of Iran with using an unbalanced panel data approach and the data for 2000, 2003 and 2007.The results indicate that non-ICT capital and labor have a dominant role in value added andthe impact of ICT is significant and positive. Also, ICT capital productive elasticity has emerged to be 4 percent. Furthermore,the findings suggest thatphysical capital andlabor as two factors complementary to ICT can have an impact on value added. The elasticity of combined and synthetic variables (i.e. ICT capital plus physical capital as well as ICT capital plus labor force) are different from ICT capital productive elasticity.فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) یکی از منابع مهم رشد اقتصادی و بهبود کارائی و بهرهوری کشورها در دهه اخیر محسوب میشود. در این مقاله، اثرات فاوا بر ارزش افزوده بخش حمل و نقل جادهای در استانهای کشور در زیربخش حمل مسافر با استفاده از روش دادههای تلفیقی نامتوازن و با استفاده از اطلاعات سالهای 1379، 1382 و 1386 ارزیابی میشود. نتایج نشان میدهند خدمات سرمایه غیرفاوا و خدمات نیروی کار نقش غالب بر ارزش افزوده بخش حمل مسافر در استانهای کشور دارند و اثرات خدمات سرمایه فاوا بر ارزش افزوده مثبت و معنادار میباشد و کشش تولیدی سرمایه فاوا 04/0 درصد برآورد میشود. افزون بر این، یافتهها بیانگر این هستند که سرمایه فیزیکی و انسانی به عنوان عوامل مکمل سرمایه فاوا نقش مهمی در آشکار شدن اثرات فاوا بر ارزش افزوده دارند. کشش تولیدی متغیرهای ترکیبی (سرمایه فاوا و سرمایه فیزیکی؛ سرمایه فاوا و نیروی انسانی) تفاوت معنادار با کشش تولیدی سرمایه فاوا دارند.https://ep.yazd.ac.ir/article_102_3a6cbf4968bbccdf0f30433a83dc8fae.pdf